1403/02/18 - 03:00:35    English Version
سال 1403، سال جهش تولید با مشارکت مردمـ
حواشي فروش گران‌ترين بيمه بورس

حواشي فروش گران‌ترين بيمه بورس

گروه بورس- دو بخش از گفت‌وگوي تفصيلي «فارس» با رييس سابق سازمان خصوصي‌سازي در شماره‌هاي قبل روزنامه دنياي اقتصاد از نظر خوانندگان گذشت.
غلامرضا حيدري كردزنگنه در دو قسمت قبل به دفاع از عملكرد خود و معاونانش در اين سازمان پرداخت.

در اين دو گفتار وي ضمن انتقاد از روند خصوصي‌سازي در كشور، حساب خصوصي‌سازي را از «سازمان خصوصي‌سازي» جدا دانست و همه مشكلات اين سازمان را ناشي از ضعف قوانين و نبود بستر اجراي آنها، عنوان كرد.
از ديدگاه كردزنگنه، اين سازمان تا قبل از ورود وي فاقد هرگونه رويه مشخص بوده و او توانسته است اين سازمان را قانونمند كند.
او كه خود را «آقاي خصوصي‌سازي» لقب داده است، در دو قسمت قبلي گفت‌وگو با «فارس» حاشيه‌هاي دو واگذاري بزرگ در بورس را تشريح كرد.
كردزنگنه به تفصيل درباره واگذاري مخابرات و فولاد خوزستان سخن به ميان آورد و اكنون در سومين بخش گفت‌وگوي يادشده درباره واگذاري بيمه دانا مطالبي را عنوان كرده است كه از نظر خوانندگان مي‌گذرد.
يك شوخي با زيان 48درصدي
بسيار خوب، از اين موضوع كه بگذريم چطور شد در جلسه معارفه قبل از عرضه سهام بيمه دانا به شوخي اعلام كرديد كه هر سهم آن 2 هزار و 500 تومان مي‌ارزد؟ چون بسياري از سهامداران بر اساس همين حرف شما كه ظاهرا به شوخي گفته شده بود اقدام به خريد 2 هزار و 610 توماني هر سهم بيمه دانا كردند اما بعد با كاهش قيمت هر سهم به حدود هزار و 400 تومان، ‌نزديك به 48 درصد زيان ديدند و شما را به عنوان مقصر اصلي اين زيان دانستند.
شما بايد نيمه پر ليوان را ببينيد كه ما چنان اعتمادسازي كرديم كه يك شوخي‌ ما از طرف سرمايه‌گذاران جدي گرفته شد. بنابراين آن‌قدر اعتماد بازار را بالا برديم كه هر حرفي كه ما مي‌زديم واقعا براي سهامداران حجت بود.
ما هروقت كه تصميم عرضه سهام شركت‌هاي مهمي در بورس داشتيم، شب قبلش به اتفاق آقاي صالح آبادي (رييس سازمان بورس) و مديرعامل آن شركت مي‌رفتيم پيش وزير دارايي و آن شركت را سبك و سنگين مي‌كرديم. حتي به معاونان خودم هم نمي‌گفتم كه عرضه را روي چه قيمتي انجام دهند. چون در كشف اوليه سهام كه ما قيمتي نمي‌گذاشتيم. منتهي من از وزير مي‌ پرسيدم به‌هنگام عرضه سهام فلان شركت تا كجا برويم و آيا قيمت سهام به فلان قيمت رسيد بفروشيم يا نه؟
آيا وزير اقتصاد در مورد هر شركتي آن‌قدر اشراف داشت كه نظر كارشناسي بدهد؟
بحث مي‌شد و صورت‌هاي مالي و گزارش‌هاي حسابرسي و ترازنامه و سودآوري هر شركتي بررسي مي‌شد و بورس و ما نظر مي‌داديم. خود شركت‌ هم نظر مي داد. در نهايت به يك جمع‌بندي براي عرضه و تعيين قيمت هر سهم مي‌رسيديم.
بنابراين شب قبل از عرضه بيمه دانا در بورس (26 مرداد 89) طبق معمول به همراه آقاي صالح‌آبادي و مديرعامل بيمه دانا (اويار حسين) رفتيم پيش آقاي وزير. نظر مديرعامل شركت حدود 400 تومان بود. ما هم در سازمان خصوصي‌سازي قيمت هر سهم اين شركت را از چند روش حدود 700 تومان درآورده بوديم. من هم معتقد بودم كه قيمت هر سهم آن نهايتا 700 تومان بايد باشد. وزير هم نظر مرا تاييد كرد و گفت كه روي همين قيمت‌ها سهام بيمه دانا را بفروشيم.
در زمان برگزاري جلسه معارفه اين شركت و بعد از سخنراني من يكي از آقايان حاضر در جلسه از من پرسيد كه بيمه دانا را چند مي‌خواهيم بفروشيم؟ من هم به شوخي گفتم: 2 هزار و 500 -600 تومان بدهيد! اين درحالي است كه همگان مي‌دانستند كه من هيچ‌گاه قيمت سهام را قبل از عرضه اعلام نمي‌كنم و هميشه هم به شوخي مي‌گفتم اگر سهمي 100 تومان مي‌ارزد سهامداران 500 تومان بدهند كه به قول معروف نرخ بازاريابي است. اما در اين ميان سهامداران گول زمين‌هاي شهيد بابايي بيمه دانا را خوردند چون همان موقع اعلام شد كه دادگاه به نفع اين شركت رأي داده و 50 - 40 هكتار زمين بايد از ارتش به بيمه دانا بازگردانده شود. برخي هم به طمع زمين‌خواري چنين پيشنهادي براي خريد هر سهم بيمه دانا دادند.
با توجه به اختلاف قيمت كارشناسي و قيمت مدنظر شما با قيمت معامله شده هر سهم آيا نمي‌توانستيد اين عرضه را انجام ندهيد؟
نه چون كشف قيمت بود. تازه اولش كه قيمت تقاضا بالاتر هم بود. يك موقعي قيمت‌ها آرام آرام بالا مي‌رفت اما به هنگام عرضه اوليه سهام بيمه دانا قيمت تقاضا براي خريد سريع بالا رفت. ما هم كه نمي‌توانستيم قيمت‌ها را پايين بياوريم. در برخي موارد پيش آمده بود كه قيمت‌ها به سرعت افزايش مي‌يافت و ما هم در آن زمان فوري اقدام به عرضه مي‌كرديم كه قيمت‌ها بالاتر نرود. شايد اگر اين كار را براي چند شركت ديگر نمي‌كرديم همين اتفاق بيمه دانا براي آنها هم رخ مي‌داد. براي همين به هنگام عرضه اوليه بيمه دانا كه قيمت‌ها سريع رشد مي‌كرد به آقاي عقدايي (معاون سازمان خصوصي سازي) گفتم سريع دكمه اينتر را بزند و سهام را عرضه كند. چون به‌جز عرضه اوليه چند شركت بزرگ مانند مخابرات و فولاد مباركه باقي شركت‌ها را آقاي عقدايي عرضه مي‌كرد.
به هرحال در زمان عرضه اوليه سهام بيمه دانا آقاي عقدايي تماس گرفت و موضوع را گفت. من هم گفتم كه سريع عرضه كند و كليد را بزند تا مشكلي ايجاد نشود و قيمت‌ هم بيش از اين بالا نرود.
سوال بعدي به فرآيند كند و آهسته واگذاري‌ها بعد از تغيير شما در سازمان خصوصي‌ سازي مربوط است كه هرچند كارشناسان بسياري بر برخي از عملكرد شما انتقاد داشتند اما 10 ماه حضور آقاي پيمان نوري به عنوان رييس سازمان با پشيماني تعدادي از فعالان بازار سهام مواجه شده است. چرا كه از سال گذشته تاكنون فقط 3 شركت در بورس عرضه شده و در سال جاري هم هيچ شركت تازه‌اي از سوي سازمان خصوصي ‌سازي وارد بورس نشده و باعث شد كه برخي عنوان كنند با همه وارد بودن برخي ايرادات به شما، نحوه مديريت شما به دليل سرعت عمل و رك‌گويي بهتر از آقاي نوري بود. آيا در اين رابطه نظري داريد؟
اين مقايسه شايد به خودم برمي‌گردد. اول اين را بگويم كه واقعا پيش خدا از وجدانم راضي‌ هستم. ببينيد شروع هركاري سخت‌ترين مرحله است. يعني ما چند سال پيش قانون درست كرديم؛ آئين‌نامه و دستورالعمل درست كرديم؛ ساختار تشكيلاتي سازمان خصوصي سازي را تغيير داديم؛ طرح سهام عدالت را ريختيم؛ 51 ميليون فرم بين مردم توزيع كرديم و 43 ميليون نفر را براي سهام عدالت ثبت‌نام كرديم. اين همه كار در حالي انجام شده كه روزي كه من رفتم سازمان خصوصي‌ سازي شايد باورتان نشود حتي يك بايگاني هم وجود نداشت و هركس پرونده چند شركت را در ميز كشوي خودش نگه داشته بود. اصلا آماري وجود نداشت.
با اين اوصاف آقاياني كه آمده‌اند به سازمان خصوصي‌ سازي در جاده‌ اتوباني و صاف افتاده‌اند و مشكلاتي ندارند. نه مشكلات قانوني دارند؛ نه مشكلات ساختاري و آيين‌نامه‌اي دارند. اين را واقعا مي‌گويم. ساختار جديدي مطابق قانون ريختيم.
اما آقاي نوري وقتي به عنوان رييس سازمان خصوصي‌سازي منصوب شد در اولين مصاحبه‌اي كه با ما داشت اعلام كرد از در و ديوار اين سازمان بوي كهنگي مي‌آيد.
اولا به آقاي رييس بگوييد در اين مدت شما چه‌كاري انجام داده‌ايد؟ آيا براي يك مدير يك سال كم است كه از خود كارنامه‌اي به‌جا بگذارد؟ چطور آقاي نوري به بوي كهنگي رسيده است؟ از طرف ديگر هر سازماني مانند موجود زنده است و هركسي كه مسوول مي‌شود بايد آن را ارتقا دهد.
دوم اينكه ايشان مي‌آيد و مي‌گويد كه همه شركت‌هاي بزرگ و سودآور واگذار شده‌اند و ديگر شركت بزرگ چنداني نمانده. اين حرف بي‌ربطي است. چون ما هنوز شركت‌هاي بزرگ زيادي داريم. مثلا پالايشگاه‌ تهران، پتروشيمي بندر امام خميني، ذوب‌آهن، هلدينگ خليج‌فارس، شركت ملي گاز و چندين شركت كه از شركت‌هاي ملي مس، فولاد مباركه، مخابرات و فولاد خوزستان هم نه‌تنها كمتر نيستند بلكه بزرگتر هم هستند. از طرف ديگر تا زمان حضور من در سازمان خصوصي ‌سازي حدود 75 هزار ميليارد تومان واگذاري انجام شده و با احتساب 150 هزار ميليارد تومان دارايي دولت، 75 هزار ميليارد تومان ديگر از واگذاري‌ها هنوز وجود دارد.
سوم اينكه من شركت مخابرات را نقد و 8 ساله فروختم كه سالي هزار و 200 ميليارد تومان، بابت دو قسط 600 ميليارد توماني از مخابرات به حساب سازمان خصوصي سازي منظور مي‌شود و آقاي نوري آن را به نام خودش كرده. چون اگر همين درآمدهاي موجود را بررسي كند مي‌بيند كه چقدرش قسط است و چقدرش را او (نوري) فروخته است.
در اين ميان برخي كند شدن روند واگذاري‌ها در چندماه اخير را ناشي از رفتارهاي محافظه كارانه رييس كنوني سازمان خصوصي سازي مي‌دانند و بر اين باورند كه اين سازمان كسي را مانند شما اما بهتر از شما مي‌خواهد.
نمي‌شود كسي روي آب راه برود و كفشش خيس نشود. اين را بگويم حتي همكارانم در وزارت اقتصاد مي‌گفتند تا قبل از من نمي‌دانستند كه وزارت اقتصاد سازماني به نام خصوصي سازي دارد. چون اسمش به گوش آنها نخورده بود. شما اگر الآن به دورترين روستاهاي كشور برويد خصوصي سازي را از برخي وزارتخانه‌ها بهتر مي‌شناسند.
يكي از خلأهاي مربوط به واگذاري شركت‌ها در زمان رياست شما، عدم استفاده از مشاوران بين‌المللي خصوصي‌سازي بود. چرا؟
شما كه مي‌دانيد جو كشور چگونه است. اما ما روي همه كشورهاي شرقي و غربي كه تجربه خصوصي سازي داشتند مطالعات عميقي انجام داديم. براي سهام عدالت هم بعد از آسيب‌شناسي‌هايي كه انجام داديم در اصلاح قانون نقش داشتيم. بنابراين در دنيا تجربه‌اي بيشتر از حالا نبود. براي همين اگر مشاوران خارجي هم مي‌آورديم چيز تازه‌اي به ما نمي‌داد.
با اين مسير آمده طي 5 سال اجراي اصل 44 آينده اين اصل را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
به‌‌رغم همه اشكالات و ايرادات وارده به اجراي اين اصل، فضاي جديدي در كشور باز شده، به‌طوري كه همين اتاق بازرگاني كه خودش را پارلمان بخش خصوصي مي‌داند ناشي از اين است كه اصل 44 به آن چنين جرأتي داده.
همچنين ديديم كه همه بورس‌ها با بحران جهاني در حال سقوط بودند اما بورس ايران با كمك همين اصل، شاهد رشد شاخص‌ بود. همه متعجب بودند كه چه اتفاقي در ايران افتاده است. ريشه اين بورس در اصل 44 است.
همچنين اگر سرعت ما بيش از اين نبوده و اشكالاتي هم به اجراي اصل 44 وارد شده بايد قبول كرد كه بافت اجتماعي، اقتصادي، صنعتي و همه اينها بيش از اين اجازه نمي‌داد كه خصوصي‌سازي بهتر از اين باشد. چون خصوصي سازي كه جدا از اقتصاد نيست. مي‌دانيد فرق بين رشد و توسعه در چيست؟
رشد مانند هيكل آدم و بزرگ شدن فيزيك آن است اما توسعه رشد همراه با توان است. يعني آدم چاق‌تر از حسين رضازاده هم وجود دارد اما كسي كه بتواند400 كيلو را بالاي سر ببرد رضازاده مي‌شود، اين يعني توسعه. به عبارت ديگر توسعه يعني اينكه بافت اجتماعي، اقتصادي و تفكر، تكنولوژي و ساختارها بايد تغيير كنند تا توسعه اقتصادي محقق شود.
براي همين به كشوري مانند قطر با درآمد سرانه 63 يا 70 هزار دلاري نمي‌توان گفت كه توسعه يافته است. بنابراين اعتقادم اين است كه گاهي اوقات توقعات بيش از حدي داريم.
از كشوري مانند ايران با اين همه تحريم‌ها و مشكلات مربوط به نقل و انتقالات ارز و بافت داخلي و غيره نمي‌توان انتظار نابجايي داشت. با در نظر گرفتن همه عوامل معتقدم كه در خصوص اجراي اصل 44 كارهاي زيادي انجام شده.
با اين‌همه به اجراي 5 ساله اصل 44 چه نمره‌اي مي‌دهيد؟
با در نظرگرفتن همه مشكلات و محدوديت‌هاي داخلي و خارجي 20 اما بدون اينها نمره 10.
نگفتيد آينده اصل 44 را چطور مي‌بينيد؟
خوب مي‌بينم. اعتقاد خودم اين است كه سياست‌هاي مقام معظم رهبري فضايي را در كشور ايجاد كرد كه اگر نبود به كشوري در حد كشورهاي كمونيستي تبديل مي‌شديم و واقعا دولت درحد يكي از اين كشورهاي بلوك شرق اروپا فعاليت مي‌كرد.
بنابراين هرچند فضا باز شده اما به نظرم باز هم به زمان بيشتري نياز است تا مسائل و موانع فرهنگي و اجتماعي برطرف شود. چون اقتصاد علمي اجتماعي است و همزمان با تغييرات اجتماعي پيش مي‌رود و تا زماني كه تغييرات بنيادي فرهنگي - اجتماعي نداشته باشيم نبايد بيش از اين از اقتصادمان توقع داشته باشيم

 





نظـرات كـاربران
1. Please keep thrnoiwg these posts up they help tons.

تمامی حقوق وبسایت متعلق به شرکت خدمات اداري پشتيباني و فني مهندسي اميد خزر گلستان می باشد فروشگاه اینترنتی نعلبندان شركت شبكه نگاه
 
 
 
   
تلفن :
021 - 47624752
 
نشانی :
تهران، خیابان شریعتی، بین مطهری و عباس آباد، روبروی سه راه معلمـ، پله های اندیشه 5 شرقی، بالـای رادیولوژی، پلـاک 4 درب قهوه ای
 
INFO@OMIDKHAZAR.COM
 
نشانی شعب و نمایندگی ها:
گرگان: خ ولیعصر، عدالت 8، بن بست اول، سمت راست، تلفن: 6-32320412-017